بریدههایی از کتاب و تنها باد می داند
۳٫۸
(۳۶)
میدانستم روزی من هم خواهم رفت و هیچکس به خاطر نخواهد آورد که زمانی من هم روی زمین زندگی کردهام. دنیا فراموش خواهد کرد، به چرخشش ادامه خواهد داد، کسانی را که وجود داشتهاند از روی خودش خواهد تکاند، از شر قدیمیها خلاص خواهد شد تا برای جدیدها جا باز کند. این غم از تحمل من خارج بود؛ غم شروع و پایان زندگیها، بدون اینکه کسی آنها را به یاد بیاورد.
n re
ما ذرات ریزی بودیم، قطعات کوچکی از شیشه و غبار، پرتعداد مانند شنهای ساحل که نمیشد از هم تشخیصمان داد. ما به دنیا آمدیم، زندگی کردیم، مردیم و این چرخه تا ابد ادامه پیدا کرد. آدمهای زیادی زندگی کردند و وقتی ما مردیم، بهراحتی ناپدید شدیم. چند نسل خواهد گذشت و هیچکس حتی نخواهد دانست ما وجود داشتیم. هیچکس رنگ چشمهایمان را نخواهد دانست و از عشقی که درونمان میجوشید باخبر نخواهد شد. در نهایت همه شدیم آن سنگهای میان چمن، آن مجسمههای یادبود پوشیده از خزه و گاهی... حتی همان هم نشدیم.
n re
شنیدهام که رابطهٔ ما با خدا کاملاً تحت تأثیر افرادی است که دربارهٔ او به ما آموزش دادهاند. تصور ما از خدا معمولاً تصوری است که از آن آدم در ذهنمان داریم.
n re
وقتی نبینی و ندانی، کمتر اذیت میشوی.
n re
نیاز مردم به غذا بیشتر از نیازشان به پزشک است. نمیدانم دفعهٔ بعدی وقتی به خانوادهای بربخورم که از گرسنگی در رختخواب افتادهاند میخواهم چهکار کنم.
n re
«این روزها توی ایرلند برای خوشحالی خیلی دلیل وجود نداره.»
n re
با هم خیلی میخندیدیم. بدون او میخواستم چهکار کنم؟
n re
«مسیرهایی هستن که بهناچار به اندوه منتهی میشن. بعضی کارها روح رو میدزدن و باعث میشن آدم تا ابد بدون روح، سرگردان باقی بمونه و دنبال چیزی بگرده که از دست داده.»
mariom
وقتی با نیت برپا کردن تظاهرات و تحریک به مقابله در خیابانها به راه افتادیم، مردم ما را هو کردند و گفتند بروید با آلمانیها بجنگید. حالا جوری از این پسرها استقبال میکنند که انگار اینهایی که برگشتهاند قهرماناند، نه آشوبگر. از این موضوع خوشحالم. شاید قلب مردم آنقدر عوض شده که تغییر واقعی امکانپذیر شده باشد.
n re
ما برای چیزهایی که واسهمون مهم هستن وقت خالی میکنیم.
n re
حجم
۵۲۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۲ صفحه
حجم
۵۲۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۲ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان