کتاب سیب؛ تجارب ۸ کارآفرین موفق اینترنتی ایران با شماست!

موفقیت در هر زمینه‌ای به صورت تدریجی اتفاق می‌افتد، و به صورت ناگهانی توسط دیگران دیده می‌شود. اگر خیلی‌ها را می‌بینید که موفق هستند، در واقع پشت آن موفقیت، یک فرایند تدریجی وجود داشته تا شما الآن بتوانید خود آن را مشاهده کنید. بنابراین هر موفقیتی، به زمان و پشتکار نیاز دارد.

شادی معجزه می‌کند. منظورم این نیست که غم اصلاً وجود ندارد! غم هست، اما می‌توانیم آن را حل کنیم و کنار بگذاریم.

وقتی من به‌شخصه روی یادگیری تمرکز کردم، مهارت یادگیری کمک‌حالم شد. با توجه به کار در ۱۵ شرکت مختلف، به این نتیجه رسیدم که آدم‌ها باید قبول کنند که نمی‌دانند. آدم‌ها خیلی چیزها را نمی‌دانند و باید بیاموزند؛ یعنی دانستنِ ندانستن! دانستن اینکه «تو نمی‌دانی» خیلی حیاتی است. مغز انسان بی‌نهایت توانمند است و اگر بداند که «نمی‌داند» جواب‌های خوبی بروز می‌دهد.

محمد پیام بهرام پور، مدرس و سخنران فن بیان، و مؤسس مجموعه "بیشتر از یک نفر": امروز کارهایی را می‌کنم که دیگران حاضر نیستند انجام بدهند، تا فردا کارهایی کنم که دیگران قادر نیستند انجام دهند.

توصیه‌ی پدربزرگی کمال‌گرایی را کنار گذاشته و سعی کنید هرچه سریع‌تر وارد فاز اجرایی شوید. ایده تا زمانی که اجرا نشود، ارزش ندارد. بنابراین زمانی که دست به اجرای ایده می‌زنید، خیلی زودتر متوجه اشکالات می‌شوید، و این حتی ممکن است مسیر شما را عوض کند. همچنین هرگز بعد مالی را در اولویت اول خود قرار ندهید. بلکه پیشرفت روزافزون کار از طریق جذب مخاطب را مدنظر داشته باشید. هرگاه توانستید به نیازی از جامعه پاسخ دهید، مطمئن باشید که پول نیز به طور خودکار تولید خواهد شد.

دستاوردهای ریسک و دنیای هرکس در مسیر کارآفرینی، بدنامی، بی‌آبرویی، بی‌پولی و همه‌ی این‌ها وجود دارد. شما وقتی دوست دارید املاء بنویسید، باید پای غلط‌هایش بایستید. کسی که ریسک نمی‌کند، دنیای کوچکی دارد. اگر می‌خواهی دنیای خودت را بزرگ‌تر و حوزه‌ی تأثیرگذاری خود را بیشتر کنی، خُب مجبور هستی کارهای ترسناک هم بکنی. غلط‌هایی باید نوشته شود و این غلط‌ها اصلاح شوند. باید ریسک کنی و چاره‌ی دیگری نداری. ریسک، طبیعتِ کارآفرینی است: ریسک مالی، ریسک اعتباری، ریسک زندگی.

یاددادن ماهیگیری، تهیه‌ی یک چرخ خیاطی افراد زیادی در جامعه نیازمند کمک هستند، اما هدف من حمایت از آن دسته‌ای است که می‌دانم خودشان نیز دارای پشتکار هستند و کمک من همراه با تلاش خودشان باعث تغییر یا تأثیر در زندگی‌شان می‌شود. به قول معروف دوست دارم فقط به آن‌ها ماهی ندهم، بلکه ماهیگیری را نیز به آن‌ها بیاموزم. مثلاً درباره‌ی سرپرست خانواری که برای گذران زندگی خانواده‌اش نیاز به کمک دارد، اولین چیزی که باید بدانم این است که خودش چه توانایی‌هایی دارد؟ مثلاً اگر بگوید خیاطی بلد است، خُب با تهیه‌ی یک چرخ خیاطی می‌توان به او کمک شایسته‌ای کرد. به این ترتیب مشکلش صرفاً به صورت مقطعی حل نمی‌شود، بلکه به این وسیله می‌توان با تلاش خودش برای آینده نیز ایجاد درآمد کرد.

بهترین روز و بدترین روز زندگی سهیل بهترین: رسیدن به اهدافی که روزی آن‌ها را در ذهن خودم تجسم کرده بودم. بدترین: روزهایی که عزیزانم را از دست دادم. و دیدن رفتارهایی خارج از انسانیت در محیط پیرامون خودم.

فوران خلاقیت با به‌کارگیری مدیران باهوش و خلاق، و پرورش آن‌ها از طریق انتقال تجربه باید خلاقیت را در کسب‌وکار خودمان ایجاد کنیم. به جای اینکه همه‌ی کارها بر دوش یک ذهن خلاق باشد، قطعاً با بودن چند ذهن خلاق در کنار هم، آن خلاقیت سریع‌تر رشد می‌کند و پخته‌تر می‌شود.

پول باعث خوشبختی است یا بدبختی؟ آیا پول انسان را از خدا دور می‌کند؟ پول هم موجب خوشبختی است و هم موجب بدبختی. مهم داشتن ظرفیت کافی و دانستن روش استفاده از پول است. یعنی اینکه با داشتن پول چه کارهایی انجام می‌دهید؟ پول ابزاری بیش نیست. معمولاً پس از به دست آوردن پول به مقدار زیاد، دیگر به دست آوردن آن برای شما لذت‌بخش نیست. چیزی که در کنار پول حس خوبی را می‌آفریند، همان حس کمک کردن به دیگران و تأثیرگذاری مثبت در زندگی آنان است.