نظرات کاربران درباره کتاب قبل از نمایش

کاش آخرش دختر رو به اون اسم صدا نمیزد، مخاطب که نفهم نیست، و اینکه خلق شخصیت های عشقِ سینما و بازیگری دیگه بیش از حد تکراری شده

آقای محمود هدایتی آخر داستان یکم نامفهوم بود و خیلی پایان قوی‌ای نداشت. اما چیزی که من برداشت کردم این بود که مرد اصلا به حرف های زن گوش نداده و گمان کرده اون سوفیه. ممنون میشم اگه بگین چرا پایانش این مدلی بود

فحش کاریی و پرخاشگری دو نفر به هم ، واقعا که افتضاح بود اسپویل «انگار داستان یه روز بد هست بری نمایش نگاه کن یه پرحرف کنارت نشسته باشه» از کل داستان خوشم نیومد ادم با چه انگیزه ای چیزی که تو زندگیش هست و اتفاق می‌افته رو وقت بزاره بخونه به نظرم اصلا خوب نبود اینکه داستان عادی روایت کنی اصلا هنر نیست

متوسط بود، خیلی گیرایی نداشت.

نه از منطق نمایشی خبری بو د نه از دیالوگ حساب شده بیشتر پرگویی بود و بسیاری از گفتگوها شعاری از کار درآمده بود و جالب اینکه چیزی هم که باید در صحنه نمایش داده بشه هم به بار دیالوگ های بی حاصل اضافه شده بود.

#۸ ضعیف و کلیشه‌ای بود. اگه مرد، دختر رو میشناخت پس چرا طوری رفتار میکرد که انگار نمیشناسه؟ اگه نمیشناخت، پس چرا به اسم صداش زد؟ اگه در طول داستان فهمید، دقیقاً کجا متوجهش شد؟ هیچ سرنخی توی متن ندیدم که حرف‌ها و اتفاقات رو توجیه کنه. خود متن هم اونقدر کشش نداشت که بخوام دوباره بخونم. روند داستانی نداشت. دیالوگ‌ها هم چنگی به دل نمیزد. من رو یاد فیلم مسخره‌باز انداخت، بخاطر وجود کاراکتر عشق سینما و کاستی‌های زیاد اثر.

داستان جالبی نبود اما برای تمرین بازیگری متن خوبی بود میتونیم ازش بعنوان متن استفاده کنیم و اجراش کنیم البته فقط برای تمرین.

انگار دو تا شخصیت نچسب تو یک داستان قشگ بودن که داستان خراب میکنن

به نظرم صرفاً گفت‌وگو است تا نمایشنامه. واضح است که حرفی برای گفتن دارد و می‌داند چه می‌خواهد بگوید، اما نمی‌تواند حرفش را در زیرسطح بزند و آن را مستقیم ابراز می‌کند. نیاز به داستان‌پردازی بهتر دارد.

تا اواسطش خوب بود ومنتظر پایان بهتری بودم ولی..

نمایشنامه تمام اصول نویسندگی را به درستی رعایت می کنه...پیچیدگی جذاب و گیرایی داستانش داره و اصلا هم کسل کننده نیست