بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مکتب سلیمانی | صفحه ۲ | طاقچه
۳٫۸
(۶۵)
. امیرالمومنین (ع) در تعابیر بسیار زیبایی در این‌باره می‌فرمایند: «بالإخلاصِ یَکُونُ الخَلاص» (نجات و خلاص‌یافتن با اخلاص است).
کاربر ۳۳۱۴۶۸۴
«عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
علیرضا
(آیا جهادی بالاتر از جنگ با شمشیر هم هست؟ حضرت فرمودند: بلی. بالاتر از آن جهاد با نفس است). تصور ما بر این است که رفتن به میدان جنگ و کارزار و شمشیرزدن و تیرخوردن و تیراندازی‌کردن بالاترین جنگ است اما پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: این جنگی کوچک‌تر است و جنگی بزرگتر و برتر نیز وجود دارد که همانا جنگ با نفس است. جنگ با نفس یعنی پاگذاشتن بر هواهای نفسانی در همین زندگی روزمره. یعنی انسان در همه‌جا رضای خدا را مدنظر داشته باشد، تمایلات و تعلّقات شخصی خودش را زیر پا له کند و لحظه به لحظه خودش را خالص‌تر گرداند.
کاربر ۲۷۰۶۹۲۴
کلید رسیدن به توحید، انفاق و ایثار است و والاترین درجهٔ انفاق و ایثار، ایثار جان است. لذا بهترین وسیله برای رسیدن به مقام توحید و بهترین کار و عمل اختیاری که انسان بتواند در عالم ظاهر انجام دهد جانفشانی در راه خداست.
کاربر ۲۷۰۶۹۲۴
در بین همهٔ انواع انفاق و گذشت، گذشتن از سلامتی، بالاترین نوع انفاق و گذشت است. در بین همهٔ انواع ایثار و کارهایی که انسان می‌تواند خودش انجام بدهد و چیزی را از خود جدا کند، ازجان‌گذشتن سخت‌ترین و مهم‌ترین انفاق است
کاربر ۲۷۰۶۹۲۴
در این میان بزرگترین خدمتی که انبیا و اولیای الهی به بشریت کرده‌اند این است که بالاترین درجهٔ سعادت و کمال را به بشر معرفی کرده و قله‌ای را که خداوند متعال انسان را برای رسیدن به آن خلق نموده است، نشان داده‌اند. این قله، همان قلهٔ توحید است که همانا از همهٔ این کمالات و سعادت‌ها برتر و عالی‌تر است.
کاربر ۲۷۰۶۹۲۴
یکی از بچه‌های هیئت به منزل علامه حسن زاده آملی روحانی‌ای که باطن افراد را از ظاهرشان می‌خوانند، تلفن زد که: حاج آقا سیدی که دو ماه پیش همراه هیئتی از ساری خدمتتان رسیدند، بد جوری مریض شده‌اند شما دعا کنید برای شفاعتشان. علامه حسن زاده آملی سید مجتبی را به خاطر آوردند و فرمودند: سید خودش دنیا را نمی‌خواهد. دنیا به چه کار سید می‌آید؟ من در قلبم دعا خواهم کرد برای سید، ولی او دیگر با دنیا کاری ندارد، می‌دانم که جایگاه خودش را دیده و آماده سفر است.
زهره.
احمد آقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدت منقلب شد. بدنش می‌لرزید، گویی یک بندهٔ حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته. نماز احمد آقا آن گونه بود که ما از بزرگان دین شنیده بودیم، او در نماز عبد ذلیل در مقابل پروردگار جلیل بود. و اگر ایشان در زندگی به مراتب بالای کمال رسید، به دلیل همین افتادگی در پیشگاه پروردگار بود. در روایات ما نماز را معراج مؤمن معرفی کرده‌اند. من به نمازهای خودم که نگاه می‌کنم اثری از عروج به درگاه خدا را نمی‌بینم. اما اعتقاد قلبی من و همهٔ شاگردان احمد آقا این بود که تمام نمازهای ایشان به خصوص در این سال‌های آخر نشان از معراج داشت! یعنی هر نماز احمد آقا یک پله او را به خدا نزدیک‌تر می‌کرد.
زهره.
نَفسی تازه کردند و فرمودند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. حضرت آقای حق‌شناس مکثی کردند و ادامه دادند: من دیدم یک جوان در حال سجده است، اما نه روی زمین! بلکه بین زمین و آسمان مشغول تسبیح حضرت حق است! حاج آقا حق‌شناس در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود ادامه دادند: من جلو رفتم و دیدم همین احمد آقا مشغول نماز است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت: تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید.
زهره.
یکی از مأموران شهربانی رژیم پهلوی که مسئولیت حفاظت از منزل یکی از مهره‌های رژیم طاغوت را به عهده داشت، شبی درصدد برمی‌آید که بداند چرا در ساعتی معیّن چراغ اتاق پدرم که مشرف به کوچه است، روشن می‌شود. از این رو دقیقاً اوضاع را زیر نظر می‌گیرد. او پشت پنجره صدای مناجات و عبادت ایشان را می‌شنود. آن قدر این صدا و این لذت وصل برای او شیرین می‌آید که شب‌های دیگر ناخواسته به سوی این اتاق کشیده می‌شود.
زهره.

حجم

۱۷۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۱۷۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان