بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آخرین دختر | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب آخرین دختر اثر سمیرا چوبانی

بریده‌هایی از کتاب آخرین دختر

نویسنده:نادیا مراد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۳۴ رأی
۳٫۹
(۴۳۴)
تمام افکار و عقایدی را که ازنظر قوانین اسلامی قانونی بود تعیین کرده و آنها را نوشته بودند، به‌طوری که تمام اعضای خلافت اسلامی بتوانند از همان قوانین وحشیانه پیروی کنند.
Hamid_R_khani
در اواخر ماه مه ۲۰۱۷ خبری از اردوگاه دریافت کردم. کوچو از دست داعش آزاد شده بود. سعید از اعضای یگان ایزدی حشدالشعبی، گروهی از مجاهدین مسلح عراقی، شده بود
سپیده دم اندیشه
می‌خواهم به چشمان مردانی که به من تجاوز کردند نگاه کنم و آنها را زمانی‌که به پای میز محاکمه برده می‌شوند ببینم. گفتم: «بیش‌از هرچیز دیگری می‌خواهم دیگر هیچ دختری در جهان به سرگذشت من دچار نشود.»
Morteza Rahmani
بازار برده‌فروشی شب‌ها باز می‌شد. می‌توانستیم صدای هیاهوی شبه‌نظامیان را در طبقهٔ پایین بشنویم که در آنجا مشغول ثبت و سازماندهی بودند. هنگامی‌که اولین مرد وارد اتاق شد، تمام دختران جیغ زدند. مثل صحنهٔ انفجار بود. طوری گریه‌وزاری می‌کردیم که انگار زخمی شده‌ایم. خم شده بودیم و روی کف اتاق استفراغ می‌کردیم؛ اما هیچ‌کدام از اینها شبه‌نظامیان را متوقف نکرد. درحالی‌که ما جیغ می‌زدیم و التماس می‌کردیم آنها اطراف اتاق قدم می‌زدند و به ما خیره می‌شدند. کسانی که زبان عربی بلد بودند به زبان عربی التماس می‌کردند و دخترانی که فقط زبان کردی می‌دانستند تا جایی که می‌توانستند بلند فریاد می‌زدند؛
جواد
اما درک نمی‌کنم چگونه کسی می‌تواند کنار بایستد و هزاران زن ایزدی را تماشا کند که به‌عنوان بردهٔ جنسی فروخته می‌شوند و آن‌قدر به آنها تجاوز می‌شود تااینکه جان در بدنشان نمی‌ماند
: )
ایمان ما در اعمال ماست.
Morteza Rahmani
در آن زمان دراین‌حد می‌دانستم که فقط مردم عادی عراق، نه مقامات سیاسی و به‌طورقطع نه خود صدام، بودند که بیشتر به‌خاطر تحریم‌ها زیان دیدند و رنج کشیدند. بیمارستان‌ها و بازارهای ما متلاشی شدند. داروها گران‌تر شدند و آرد با گچ مخلوط می‌شد که بیشتر اوقات برای ساخت سیمان از آن استفاده می‌شد.
تراب
اگر ایزدی نبودم پس چه‌کسی بودم؟
سپیده دم اندیشه
در کوچو، برادران و برادران ناتنی‌ام کنار هم ایستاده بودند که داعش تقریباً همهٔ آنها را کشت؛ اما مرگ آنها فقط یک لحظه طول کشید. وقتی که یک صبیه باشی، هر ثانیه در روز درحال مردنی. ما هم درست مثل آن مردان، هرگز بار دیگر خانواده‌ها یا خانه‌های خود را نخواهیم دید. نسرین و ژیلان با من موافقت کردند. آنها گفتند: «کاش وقتی مردا مردن ما هم باهاشون بودیم.»
: )
هنگامی‌که داعش برای اولین‌بار وارد عراق شد، آنها وعده دادند که شهرها و شهرستان‌هایی را که فاقد خدمات هستند بازسازی خواهند کرد. هنگامی‌که در تبلیغات خود از خشونت‌هایشان تجلیل نمی‌کردند، چیزهایی چون برق، جمع‌آوری بهتر زباله‌ها و جاده‌های بهتر را وعده می‌دادند؛ انگار یک حزب سیاسی عادی بودند. به ما گفته بودند که مردم حرف‌های آنها را باور می‌کردند و فکر می‌کردند آنها بهتر از دولت عراق به مردم خدمت خواهند کرد
: )

حجم

۴۴۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۴۴۵٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان