بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رومئو و ژولیت | طاقچه
کتاب رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر

بریده‌هایی از کتاب رومئو و ژولیت

انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۳.۶از ۳۶ رأی
۳٫۶
(۳۶)
گم کرده‌ام خود را، گویی نیستم این‌جا.
Mohammad
سامپسون: شمشیر من لخته؛ بجنگ! پشتتم.‌ گرگوری: پشتمی؟ که پا بذاری به فرار؟ سامپسون: از من ترست نباشه. گرگوری: به مریم همه ترسم از توئه.
Mohammad
همه مرگ را زاده‌ایم.
Mohammad
شما خوندن بلدین؟(۶۰) ‫رومئو: آری، خوشبختیم را در بدبختیم می‌خوانم.
نارون
اگر گل سرخ را به هر واژه‌ی دیگری بخوانیم عطرش همان است
Hamid_R_khani
خوشبختیم را در بدبختیم می‌خوانم.
Hamid_R_khani
رومئو: عشق. همو که از نخست برآنم داشت به جست‌و جویت آیم،(۸۰) او به من فکر وام داد و من به او چشم. ناوبر نیستم، اما اگر تو در دورترین جای جهان بودی که دورترین دریای جهان بر کرانه‌اش بوسه می‌زد برای متاعی چون تو خطر آن دریا می‌کردم.
الی
" تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد."
مهدی
چه چیز دیگر است عشق؟ شکل عاقلانه‌یی از جنون. صفرایی خفقان آور. و یک شیرینی ماندگار.
الی
و هر درد شدید دردی خفیف‌تر را می‌کشد. اگر به راست چرخیده و گیجی، به چپ بچرخ. درمان هر غم شدید، اندوه دیگری‌ست. بگذار خار چشمت مه پیکری دگر شود تا زهر جان‌گداز پیشین بی‌اثر شود.(۵۰)
sadat

حجم

۲۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۵۳ صفحه

حجم

۲۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۵۳ صفحه

قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد